پرتوی از سيره و سيمای امام حسن عسکری(عليه السلام)
امام حسن عسکری، فرزند امامهادی(عليه السلام)، در روز هشتم ربيع الثّانی يا ۲۴ ربيع الاوّل سال ۲۳۲ هجری قمری در مدينه به دنيا آمد. نام مادر گرامی آن حضرت را، سوسن و بعضی «سليل» و «حُدَيْث» نيز گفته اند.
آن حضرت بعد از شهادت پدر بزرگوارش در ۲۲ سالگی به مقام امامت رسيد. برنامه و مواضع او به عنوان مرجع فکری شيعيان قلمداد گرديد و مصالح عقيدتی و اجتماعی آنان را کاملاً مراعات میکرد. در عصر آن حضرت، دشواریها و گرفتاریهايی پيش آمد که از قدرت عبّاسيان کاست، تا جايی که موالی و ترکان بر حکومت دست يافتند، ولی فشار و شکنجه و آزار نسبت به امام و يارانش تخفيف پيدا نکرد.
متوکل او را به زندان انداخت، بی آن که سبب آن کار را بگويد! عبّاسيان تلاش میکردند که امام عسکری(عليه السلام) را در دستگاه حکومت وارد کنند تا پيوسته مراقب او باشند و او را از پايگاههای خويش و از ياران و پيروانش دور سازند. آن حضرت نيز مانند پدر بزرگوارش ناچار شد در سامرّا اقامت کند و زير نظر باشد.
مواضع علمی امام عسکری(عليه السلام) در پاسخهای قاطع و استوار در مورد شبههها و افکار کفرآميز و بيان کردن حقّ، با روش مناظره و گفتگوهای موضوعی و مناقشهها و بحثهای علمی، روز به روز شخصيّت آن حضرت را بارزتر نشان میداد و مؤمنين را به شخصيّت مکتبی و فکری خود مجهّز مینمود و از طرفی پايداری و ايستادگی آنان را در برابر جريانهای فکری خطرناک تضمين مینمود.
کنْدی (ابويوسف يعقوب بن اسحاق) فيلسوف عراقی در زمان امام(عليه السلام)، به زعم خود، پيرامون متناقضات قرآنی به خيال خود، کتابی تدوين کرد، امام عسکری(عليه السلام)به وسيله بعضی از منسوبانِ به حوزه علمی او، با او تماس گرفت و کوشش او را با شکست رو به رو کرد و کنْدی را قانع نمود که در اشتباه بوده است، کنْدی توبه کرد و اوراق خود را سوزانيد.
برای امام عسکری(عليه السلام) از مناطق گوناگون اسلامی که پايگاههای مردمی او آنجا بود، به وسيله نمايندگانش که در آن مناطق پراکنده بودند، اموالی فراهم میآمد، و امام با دقّت بسيار و با روشهای گوناگون میکوشيد تا آن اموال را کاملاً از چشم دولتيان بپوشاند و پنهانی به مصرف رساند. دولت عبّاسی در برابر ياران امام(عليه السلام) و در پاگاههايی که پشتيبان او بودند، قاطعانه و بیرحمانه ايستادگی میکرد و برای از ميان برداشتن خطّمشی و برنامه امام و پراکنده کردن و وادار کردن ياران او کوششهای فراوان به عمل آورد
برخورد معتمد عبّاسی با امام حسن عسکری تفاوتی با برخوردهای حاکمان عبّاسی پيش از او با ايشان نداشت. او امام را تحت مراقبت شديدی قرار داد، به طوری که کسی جز در شرايط ويژه ای که امام با نزديکان خود قرار گذاشته بود، امکان تماس با آن حضرت را نمیيافت و هر آنچه که از خارج به ايشان میرسيد يا به خارج میدادند، از طريق مراسله بود. وقتی که خبر کسالت امام به گوش معتمد عبّاسی رسيد، دستور داد تا خانه آن حضرت را زير نظر بگيرند.
هراس و وحشت عبّاسيان از مهدی موعود که پيامبر اکرم(صلی الله عليه وآله وسلم)نويد ظهورش را بارها داده بود و او را بزرگترين مصلح در تاريخ جامعه بشری ـ که طومار ظلم و ستم را در هم خواهد پيچيد و عدالت اجتماعی را برقرار خواهد ساخت ـ معرّفی کرده بود، روز به روز بالا میگرفت.آنان میخواستند با کشتن نسل پيامبر(صلی الله عليه وآله وسلم)، مانع ظهور امام منتَظر گردند و امام عسکری(عليه السلام) در نامه ای به همين مطلب اشاره کرده: پنداشته اند با کشتن من، نسلم را قطع خواهند کرد و حال آن که خداوند خواسته آنان را تکذيب کرده است و سپاس خدای را که مرا از جهان نَبُرْد تا آن که جانشين و امام بعد از من را نشانم داد. او در خلقت و اخلاق، شبيه ترين کس به پيامبر اکرم است. خداوند او را در دوران غيبت حفظ میکند، سپس او را ظاهر میسازد تا زمين را پس از آن که پر از ظلم و ستم شده باشد، سرشار از عدالت و برابری کند.
او در هشتم ربيع الاوّل سال ۲۶۰ هجری قمری با توطئه معتمد خليفه عبّاسی در شهر سامرّا، در ۲۸ سالگی به شهادت رسيد.
پس از شهادت امام نيز تفتيش و بازجويی کامل به عمل آمد و همه اثاث خانه را مُهر و موم کردند و آن گاه در صدد تحقيق و بازجويی از فرزندان امام عسکری(عليه السلام) برآمدند و به قابلهها دستور دادند که زنان را تحت معاينه دقيق قرار دهند و اگر آثار حمل در يکی از آنان ديدند به خليفه گزارش کنند.

