logo

پرتوی از سيره و سيمای امام علی النّقی(عليه السلام)

حضرت امام علی النّقی، ملقّب به‌هادی، فرزند امام جواد(عليه السلام) در ۱‌۵‌ ذیحجّه سال ۲‌۱‌۲‌ هجری در مدينه به دنيا آمد. نام مادر بزرگوارش، سمانه، معروف به سيّده است.

امام‌هادی پس از شهادت پدر بزرگوارش در محيط پر از خفقان و وحشتی که متوکل عبّاسی به وجود آورده بود به سختی می‌زيست. خليفه غاصب با حمله به ياران امام(عليه السلام)و ويران ساختن قبر حضرت امام حسين(عليه السلام)، شيعيان را بيش از پيش، دچار رعب و وحشت کرد و امام را از آنان دور ساخت. متوکل به وسيله يحيی بن هرثمه، يکی از فرماندهان ارتش خود، نامه ای برای امام فرستاد و سپاهی را با يحيی همراه کرد تا به مدينه روند و خانه امام‌هادی را بازرسی کنند، بلکه مدرکی بجويند تا آن حضرت را محکوم به توطئه و اقدام عليه دولت کند. هرثمه گويد: سرای امام را بازرسی کردم و در آن جز قرآن و دعا و کتب علمی‌ چيزی نيافتم.

دستور داد تا آن بزرگوار را به سامرّا آوردند.هدف متوکل از احضار امام(عليه السلام) به سامرّا نزد خود و يارانش، محو کردن او در حاشيه دربار خلافت بود تا آن حضرت را زير نظر گيرد. امام(عليه السلام) توجّه داشت که سياست ستمگرانه آنان به او، روز به روز، تندتر و بيشتر می‌شود، تا جايی که متوکل در پايان حکومت خود، به علّت سعايتها و خبرچينی‌ها بر ضدّ امام(عليه السلام)، او را زندانی کرد. يحيی بن اکثم به متوکل گفت: دوست ندارم پس از پرسش‌های من از اين مرد چيزی پرسيده شود، زيرا وقتی آشکار گردد که او دانشمند است رافضيان تقويت می‌گردند.

امام(عليه السلام) با کوشش خستگی ناپذير و فراوان، پايگاه‌های مردمی‌ خود را تا سر حدّ امکان تقويت می‌کرد تا در برابر مشکلات، نيرويی پايدار به دست آورد و مجهّز و آماده باشد. برای امام‌هادی(عليه السلام) از راههای پنهانی و آشکار، مبالغی از بابت خمس و زکات و خراج می‌رسيد که آنها را در مصالح عمومی‌ اسلام به مصرف می‌رسانيد تا جنبش فرو ننشيند.

آن حضرت و در سوم رجب سال ۲‌۵‌۴‌ در ۴‌۲‌ سالگی در شهر «سامرّا» بر اثر زهری که به دسيسه «معتزّ»، خليفه عبّاسی، توسط «معتمد» عبّاسی، به آن حضرت خوراندند به شهادت رسيد.