logo

قيام‌های علويان

يکی از نگرانی‌های فرمانروايان عبّاسی ، شورش علويان بود، که عبّاسيان در برابر آن موضعی قاطعانه می‌گرفتند تا پيش از رشد و گسترش، آن را در نطفه خفّه کنند وبقايای آن را تعقيب نموده و از بين ببرند. در آن هنگام، دولت عبّاسيان به علّت سياست ظالمانه خود، دچار ناتوانی و گسيختگی شده بود و از اندک جنبش علويان به هراس می‌افتاد. از اين روی، مقابل آنان روشی خشن پيش می‌گرفتند و شورشيان را با بدترين شکنجه‌ها آزار می‌دادند. شورشيان علوی اگر در خود احساس قدرتی می‌کردند و پيروانی فراهم می‌آوردند، درمی‌يافتند که بايد برنامه ای تهيّه کنند و نقشه ای طرح نمايند تا بر ضدِّ حکمرانان فاسد و منحرف، قيام کنند. در بيشتر شورش‌ها با شعار رضا از آل محمّد مردم را فرا می‌خواندند و منظورشان از آن شعار، بهترين شخص از آل محمّد(صلی الله عليه وآله وسلم) بود و به اعتقاد آنان در آن زمان کسی بهتر از حضرت امام‌هادی(عليه السلام) وجود نداشت.

تمامی‌ ائمّه(عليه السلام) و شيعيان آنها، برخوردی روشن و در عين حال قاطع با افراط و تفريط‌ها داشته و از کسانی که در باره اهل بيت غلوّ می‌کرده و آنها را به مقام خدايی می‌رساندند، به شدّت بيزاری می‌جستند.امام‌هادی فرموده است: کفر بر چهار بنياد استوار يافته است: فسق، غلوّ، شک و شبهه.

به نظر می‌رسد که آنان، محيط را در دوره امام‌هادی برای از سرگيری و علنی ساختن تلاش‌های خود مناسب ديدند و اين دعوت آنها، در ميان دشمنان اسلام با استقبال روبه رو شد.از جمله غاليان حسن بن محمّد معروف به ابن بابا و محمّد بن نُصَيْر و فارس بن حاتم قزوينی است که امام‌هادی آنها را لعنت کرد و ياران خود و مسلمانان را از توطئه‌ها و نيرنگ‌هايشان برحذر داشت. محمّد بن نصير قائل به تناسخ و غلوّ درباره آن حضرت گرديد و خود به عنوان فرستاده او، حرامها را حلال می‌نمود! امام‌هادی(عليه السلام) نيز طی نوشته ای به ياران خود، مسلمانان را از وی برحذر داشتند.