logo

صفات و ويژگيهای پيامبراكرم(صلی الله عليه وآله وسلم)

از آشكارترين صفات رسول خدا(صلی الله عليه وآله وسلم) اين بود كه غرورِ پيروزی او را نمی‌گرفت، چنان كه در بازگشت از نبرد بدر و فتح مكّه نشان داد، و نيز از شكست نا اميد نمی‌شد، همان طور كه شكست احد بر وی تأثير نداشت، بلكه پس از آن به سرعت برای جنگ «حمراءالأسد» آماده شد و نيز نقض پيمان بنی قريظه و پيوستن آنان به سپاه احزاب بر روحيه او تأثيری نگذاشت، بلكه او را ثابت قدم گردانيد

از صفات ديگر او احتياط و پرهيز بود كه نيروی دشمن را بدين وسيله ارزيابی كرده، برای مقابله با او به تهيّه ابزار و تجهيزات دست می‌‌‌زد. حتّی هنگام اقامه نماز نيز احتياط را از دست نمی‌‌‌داد، بلكه مراقب و هوشيار بود.

صفت ديگر او نرمی‌‌‌ همراه با صلابت بود كه در شرايط متغيّر جنگی از آن برخوردار بود و به سبب سرعت تغيير اين شرايط، دستورها و احكام جديدی صادر می‌‌‌كرد. سرعت در فرماندهی نزد او، برای مقابله با مسائل جدّی، شرطی اساسی بود و به تمركز فرماندهی، توجّه و تأكيد فراوان داشت.

با ياران و قوم خود رفتاری مبتنی بر جذب و اصلاح داشت و روح اعتماد و آرامش را در ميان آنها تقويت می‌‌‌كرد. به كوچك رحم می‌‌‌كرد، بزرگ را گرامی‌‌‌ می‌‌‌داشت، يتيم را خشنود كرده و پناه می‌‌‌داد، به فقيران و مسكينان نيكی و احسان می‌‌‌كرد، حتّی به حيوانات هم ترحّم می‌‌‌نمود و از آزار آنها نهی می‌‌‌كرد.

از مهمترين نمونه‌های انسانيّتِ رسول خدا(صلی الله عليه وآله وسلم) اين بود كه آن حضرت نيروهايی را كه برای سرايا و جنگ با دشمن اعزام می‌‌‌كرد به دوستی و مدارا با مردم و عدم يورش و شبيخون عليه ايشان وصيّت و سفارش می‌‌‌فرمود.

او بيشتر دوست داشت دشمن را به سوی صلح منقاد كند، نه اين كه مردانِ ايشان را بكشد. آن حضرت سفارش می‌‌‌كرد تا پير مردان، كودكان و زنان را نكشند و بدن مقتول را شكنجه و مُثله نكنند.

وقتی قريش به او پناه آوردند، محاصره اقتصادی آنان را لغو و با تقاضای ايشان، برای تهيّه گندم از يمن، موافقت فرمود.

او به صلح كامل در جهان دعوت می‌‌‌كرد و از جنگ، جز به هنگام ضرورت و ناچاری، پرهيز داشت. نامه‌هايی كه به سوی پادشاهان می‌‌‌فرستاد به سلام و صلح، آراسته و مزّين بود و آن را برای آغاز كلام در ديدار بين فرزندان آدم قرار داده بود.

پيامبر اكرم(صلی الله عليه وآله وسلم) در جنگها بيش از يك فرمانده تعيين می‌‌‌كرد، ضوابطی دقيق برای فرماندهی لشكر و تقويت آن قرار می‌‌‌داد و بين اصول سياسی و نظامی‌‌‌ ارتباط برقرار می‌‌‌ساخت و اطاعت از فرماندهان را رمزی برای انضباط، انقياد و فرمانبرداری می‌‌‌دانست. او برنامه ريزی جدّی، سازماندهی نمونه و فرماندهی برتر را بنياد گذاشت، و فرماندهی لشكر را بر اساس شايستگی و شناخت برگزيد. لشكر را به طور يكسان در فرماندهی خود جمع كرد، و از آنچه كه در وسع و توانايی رزمندگان بود بيشتر به آنان می‌‌‌بخشيد.