|
![]() |
آیت الله سيد حسن مدرس سيد حسن مدرس (فرزند سيد اسماعيل امير عبد الباقی طباطبائی قمشه) یکی از علما و مجتهدين معروف و از رجال سياسی و ديندار مملکت ايران در اواسط قرن اخير است. مدرس در سال 1287 در یکی از قراء اصفهان متولد شد و در شش سالگی در قمشه (شهرضا) به تحصيلات ابتدائی مشغول گرديد. مدرس متجاوز از سيزده سال در اصفهان به تحصيل علوم عقلی و نقلی از حضور اعلام متعدد بهره مند بود و قريب الاجتهاد بود که از کرسی درس ميرزای بزرگ در سامرا استفاده کرد. بعد از فوت ميرزا متجاوز از هفت سال در عتبات از محضر آخوند خراسانی و علامه یزدی دانش اجتهاد آموخت و خود در علوم عقلی و نقلی مهارت یافت. در مراجعت از نجف ابتدا در یکی از مدارس اصفهان تدريس می نمود. سپس عازم تهران شد و در جمله مدرسين بزرگ مدرسه سپهسالار قديم در آمد و از محضرش اعلامی چند به مقام استادی رسيدند. پس از انقلاب مشروطيت با پيشنهاد آيات عظام و حجج اسلام و اصرار مسلمانان تهران از دوره دوم، جزو نمايندگان طراز اول مجلس شورای ملی در جمله وکلای تهران قرار گرفت، و تا پنج دوره متوالی به اين سمت منصوب بود. مرحوم مدرس در بين مردم مخصوصا رجال علمی و متعهد از محبوبيت خاصی برخوردار بود و مورد احترام همگان قرار گرفت. در طول چندين سال نمايندگی هدفش تصويب قوانينی بود که مغاير با اسلام و بر خلاف احکام الهی نباشد. مدرس نمی گذشت مملکت و قوانين کشور دستخوش اغراض شوم بيگانگان و استعمارگران شود، لذا امثال محمد علی خان قاجار و رضاخان قلدر با وی خيلی مخالف بودند. مدرس طرحهای استعماری و ضد اسلامی را که به مجلس می دادند قاطعانه مخالفت می نمود و با دليل و منطق و با نطقهای خود آنها را رد می نمود. هر چند به قيمت جانش تمام شود، لذا سلاطين و استعمارگران و نوکران اينها (یعنی دشمنان اسلام) با اين شخصيت مجاهد و مبارز، مخالف بودند و او را سدی بزرگ در جلو مقاصد شوم خود می ديدند!! مدرس با استخدام کارمندان مسلمان و متعهد در امور اداری و کشوری جديت داشت. از قوه مجريه می خواست که در دوائر دولتی مخصوصا وزارت معارف دقت به عمل آيد که معلمين مسلمان و متعهد مسئول تربيت و تدريس نوباوگان و دانشجويان مملکت گردند، و از طرف ديگر نوکران استعمار که در رأس امور مملکتی بودند با افکار اين رادمرد بزرگ مخالف بودند، و به دستور اربابان خويش چند بار نقشه ترور او را طرح نمودند و به سوی او تيرها شليک شد، اما به لطف خدا و تربيت شخصی او شهيد نگشت و مدتها در بيمارستان بستری بود و به فرمودۀ خودش در جواب نامه رضا خان نوشت که: به کوری چشم دشمنان مدرس هنوز زنده است!! در مورد اين شخصيت آيت مبارز و مجاهد، رهبر کبير انقلاب در چندين سال قبل ضمن نطقهای آتشين خود می فرمود: تا تاريخ زنده است مدرس زنده است!! رضاخان از مدرس می ترسيد!! انگلستان از مدرس می ترسيد!! مسلما استعمارگران از مدرس می ترسيدند و امروز هم از امثال مدرس می ترسند. سرانجام اين مرد خدا به وسيله رئيس کل شهربانی وقت و مأموران استعمار شبانه از خانه اش به سوی مقصد نامعلومی ربوده شد، بعد از هفته ها معلوم شد که در مرز افغانستان و ايران زندانی است. اين زندانی بی گناه که مدافع حقوق مردم و حريم اسلام بود، متجاوز از ده سال بدون جهت در سن پيری به سياه چال زندانهای دوردست به سر می برد، سپس او را روانه کاشمر نمودند، و نقشه قتل او را طرح و پی ريزی کردند و در رمضان سال 1357 اين سيد مجتهد و بهترين فرزند دلبند رسول خدا را بدون جهت شهيدش نمودند و بدان جا مدفونش ساختند. http://www.shaaer.com/
|
|
![]() |
© 2003 www.momenin.org